۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

در آستانه سال میلادی2009


با سلام و درود فراوان

.
در این ایام کریسمس و در آستانه سال جدید 2009یلادی از در درگاه خداوند مهربان برای کلیه عزیزان در هر کجا که هستید اوقاتی پر از صفا و آرامش وشادی و امید آرزو کرده همچنین، امیدواریم سال جدید برای همگی ما و همه هموطنان عزیز و کلآ برای همه انسان ها از هر نژاد و ملیت و... در سراسر جهان سالی پر از خیر و برکت وتعالی و پیشرفت بوده و همزمان ، از شر و بد بختی و دیگرعواقب وخیم جهالت ونادانی هر چه بیشتر خالی تر بماند
**
*

و اما بعد از نطق مختصر و مفید تبریک سال نو مدیریت محترم!! به شرح فوق (که آنرا در قسمت های دیگر پیام آشنا هم دیده و یا خواهید دید) باید گفت ، عزیزان به صفحه خودتان در پیام !!!  خوش آمدید! حقیقت این که چند روزی در عرض سلام و احوالپرسی تآخیر شده که می بخشید و به هر حال شکر که با فرصت فراهم تماس و گفتگو میسر شد! بله ، ایام کریسمس است و در کمتر از ده روز دیگر یعنی پنجشنبه هفته بعد
هم مراسم ژانویه و شروع سالی جدید. همانطور که می دانید برای اکثریت مردم آنچه در واقع مطرح است و اهمیت دارد همان تعطیلات و برنامه های سنتی جنب و جوش و شادی آفرین در این روز هاست و به همین دلیل هم مخصوصآ برای غیر مسیحی ها کمتر فرق میکند که در کل به مبدا و منشآ این مراسم و تعطیلات فکر بکنند یا نه !! ه آنچه مهم است مغتنم شمردن هر فرصت مناسب برای خود شاد زیستن و سعی در شاد کردن دیگران است که نقل است که چنین رویه ای خود نوعی شکر گزاری به درگاه حق است - که گفته اند

*
شاد مانی نعمت از سوی خداست
چشم گریان چشمه درد و بلاست!! ه

حرف در این مورد و از دیدگاه های مختلف زیاد است به طوری که شاید بعدآ این نوشته را کمی کاملتر کرده ویا آنرا جداگانه ادامه دهیم
دفتر مرکزی

۱ نظر:

ناشناس گفت...

امروز صبح زنگ در بصدا در آمد . چون منتظر کسی نبودم با خودم گفتم احتمالن کسی اشتباهی در زده است.

معمولن دوستان من بی خبر به خانه ام نمی آیند . و اکثرن دوست دارند من به خانه شان بروم. یادش به خیر وقتی ایران بودم با تلفن سر و کاری نداشتیم . هروقت دلمان می خواست بی هیچ قرار و مدار قبلی به دید و بازدید همدیگر می رفتیم. و چقدر هم از دیدن غیر منتظره هم دیگر شاد می شدیم. و می نشستیم ساعت ها از هر دری سخن می راندیم. یاد آن دوران به خیر

رفتم در را باز کردم . دیدم جهوه ویتنس مسیحی است که برای تبلیغ مذهبی آمده است. دونفر بودند . به آنها گفتم بروند اول دست از خدایی که برای خود خلق کرده اند بردارند و خدای حقیقی را که جهانی به این گستردگی آفریده است را بشناسند و بعد بیایند با هم بحث کنیم. شناخت از عظمت جهان هستی و خالق آن ما را از تنگ نظری و انشعاب های مذهبی و اختلاف های قومی و تبعیض ها دور خواهد کرد و ما را به آرامش و دوست داشتن و مهربانی رهنمون خواهد شد .

سر انجام آنها رفتند و من با صرف صبحانه بلاگ گردی ام را آغاز کردم و به اینجا رسیدم . منهم تعطیلات و گرد هم آیی و آرامش این فصل را به کلیه کار کنان عزیز پیام آشنا تبریک می گویم و سلامتی و موفقیت شما مهربانان را از صمیم قلب آزرومند ام
فریدون

راستی پیام فرستادن در اینجا چه راحت شده است. دست تان درد نکند